Web Analytics Made Easy - Statcounter

باندبازی در سینما و تلویزیون به انتقادی همگانی تبدیل شده که بسیاری از هنرمندان به آن اشاره می‌کنند؛ فکورصبور در آخرین گفت‌وگو، خیلی صریح دست روی این موضوع گذاشت. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از نکاتی که در سینمایِ ایران، هنرمندان کاربلد را رنج می‌دهد موضوع باندبازی، گروه‌بازی و رفتارِ‌ اسپانسرگونه تهیه‌کنندگان با بازیگران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بارها هنرمندان بسیاری درباره این موضوع صحبت کرده‌اند؛ مرحوم ماه چهره خلیلی با آن کارنامه و سوابق ارزشمند در حوزه سینما و تلویزیون، در گفت‌وگویی که با تسنیم داشت صریحاً واردِ این موضوع شد. 

او حتی این باندبازی را منوط به متضرر شدن بازیگران ندانست و به این نکته اشاره کرد: "اطلاع دارم با توجه به باندبازی‌های موجود در سینما، یکسری افراد به شکل گروهی سرکار حاضر می‌شوند مانند اینکه گروهی که سر یک کار با هم هستند سر کار بعدی هم با یکدیگر حضور پیدا می‌کنند. موضوع کار کردن به واسطه روابط موجود در سینما نه تنها در مورد بازیگران بلکه در مورد فیلمبردار، گریمور و یا عوامل دیگر هم صدق می‌کند.

به ندرت پیش می آید که عوامل تکراری در یک اثر موفق باشند و من هیچ وقت چنین سینمایی را حمایت نمی‌کنم و در مواردی که می‌دانم در یک اثر بازیگری حضور دارد که برای ایفای نقشش پول پرداخت کرده یا فلان فرد به واسطه شخص دیگری در آن اثر حاضر شده، به هیچ عنوان در آن فیلم حضور پیدا نمی‌کنم چرا که این‌گونه فقط حرص می‌خورم."

اما جالب است که زهره فکورصبور در آخرین گفت‌وگوی خودش با خبرنگار تسنیم  به این نکته اشاره کرد و حتی گفت تا جایی این باندبازی‌ها و گروه‌بازی‌ها پیش می‌روند که یک‌سری از من می‌پرسند "شما ایران نبودید و خارج از کشور بودید؟"؛ اما من خارج از کشور نرفتم و ایران هستم.

وقتی از او سؤال کردیم که چرا این روزها کمتر در قابِ سیما و پرده نقره‌ای سینما دیده می‌شود؛ چنین پاسخ داد: سؤالی است که برای خودم هم پیش آمده و دلیلش را خودم هم نمی‌دانم. یک‌سری از من می‌پرسند "شما ایران نبودید و خارج از کشور بودید؟"؛ اما من خارج از کشور نرفتم و ایران هستم. یکی از دلایلی که کم‌کار شدم شاید همین باشد که فکر می‌کنند من ایران نیستم.

وی با بیان اینکه "کار نکردن برای امثال من آزاردهنده است"، خاطرنشان کرد: من هیچ‌وقت نگفتم کار نمی‌کنم و همیشه هستم. از سن کم کار بازیگری را شروع کردم و جزو لاینفک وجودم، بازیگری است. من با علاقه و عشق وارد عرصه بازیگری شده‌ام و کار نکردن برای امثال من آزاردهنده است، ولی متأسفانه نمی‌دانم چرا و دنبال این چرایی و دلایل آن هستم؛ واقعاً چرا آن‌قدر پیشنهادها کم شده و عمدتاً هم پیشنهادهایی که می‌شود پیشنهادهای خوبی نیستند.

نقش‌آفرینی زهره فکورصبور در سریال «دردسرهای عظیم»

در ادامه صحبت‌هایش با این عبارت که رفته رفته فراموش می‌شویم ابراز ناراحتی کرد و چنین گفت: "هنوز هم در خیابان‌ها مرا می‌بینند یاد کاراکتر «دلنوازان» و «دردسرهای عظیم» می‌افتند و دوست دارم کارهایی چند پله‌ بالاتر انجام دهم. از طرفی دیگر هم بازیگران جدید آمده‌اند و گزیده انتخاب کردن هم باعث شده رفته رفته مرا فراموش کنند، با این اوصاف باز هم دلیل اصلی‌اش برایم روشن نیست."

او دلیل این اتفاق را در این نکته دانست که هیچ‌وقت جزو باندی نبوده است. این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به ماجرای اسف‌بار باندبازی و گروه‌بازی، می‌گوید: فکر می‌کنم آن موقع که من زیاد کار می‌کردم آن‌قدر باندبازی نبود. من از این واژه بدم می‌آید و کمتر می‌گویم «باندبازی» و «گروه‌بازی». شاید برخی تهیه‌کنندگان هم با عده‌ای بازیگر و عوامل همکاری‌شان بیشتر است دوست دارند همیشه با همان گروه کار کنند و افرادی را از بیرون وارد گروه خودشان نمی‌کنند. هیچ‌وقت جزو باندی نبوده‌ام! این‌ کم‌کاری برای من خیلی اذیت‌کننده است که سال‌ها کار کرده‌ام.

همان موقع، مطلبی منتسب به «زهره فکورصبور» درباره انتخاب بازیگر از اینستاگرام، چنین توضیح داد:  "به گوشم می‌رسید می‌گفتند پیج اینستاگرام باز کنم برخی متوجه می‌شوند مثلاً من ایرانم و اینجا هستم و می‌خواهم کار کنم. اما این گفته و منظور را شاید من درست منتقل نکردم و شاید هم مردم بد برداشت کردند. البته دوستانی هم قبلاً به من گفتند "چرا پیج اینستاگرام نداری و در این فضا بیشتر به همدیگر معرفی می‌شویم، چرا که بسیاری فکر می‌کنند تو ایران نیستی؟!"، یا خیلی‌ها فکر می‌کنند "شاید تو ترجیح دادی خانه‌نشین باشی"! اما واقعاً این طور نیست.

من گفتم خیلی از دوستان همدیگر را در اینستاگرام بیشتر معرفی می‌کنند و در جریان بود و نبود همدیگر قرار می‌گیرند و منظور دیگری نداشتم که در فضای مجازی طور دیگری وانمود شد. من گفتم در فضای اینستاگرام همه همدیگر را می‌بینند و همدیگر را دعوت می‌کنند مثلاً فلان نقش و کار به فلان بازیگر می‌خورد. و اصلاً صحبت‌های من ربطی به بالا بودن و پایین بودن فالوورهای فلان بازیگر ندارد."

این واقعیتی است که پیش‌تر سیاوش طهمورث و برخی از پیشکسوتانِ دیگرمان هم به این نکته اشاره کردند که فالوورها به نقش‌ها سنجاق می‌شوند. یا رضا بنفشه‌خواه صریحاً به خبرنگار تسنیم  گفت که بارها برخی از پیشکسوتان هم نقش‌هایی برای بازی کردن و دیده شدن خریده‌اند و این نقش‌فروشی‌ها، تقسیم نقش‌ها در میهمانی‌ها و خیلی از اتفاقات این دست حقیقت دارند. 

محسن زهتاب یکی از بازیگران دیگر این عرصه نسبت به این گروه‌بازی‌ها در سینما و تلویزیون و وضعیت این روزهایش گلایه دارد و می‌ گوید حق او نیست که پس از سال‌ ها فعالیت در این عرصه خانه‌نشین باشد. در شرایطی او این گلایه‌ها را مطرح می‌کند که چند روزِ پیش شاهد انتشار تصویری از فرامرز صدیقی در فضای‌مجازی بودیم که با واکنش‌های مختلفی همراه شد و از طرفی دیگری صحبت‌های بسیاری از بازیگران پیشکسوتِ دیگر که از باندبازی، مافیا و عدمِ توجه به این قشر در فضای سینما و تلویزیون گلایه دارند.

براساس این گزارش، کار بازیگری را با یک تئاتر کودکی آغاز کرد اما اصل قضیه ورود او به دنیای تصویر با ایفای نقش در سریال «روزگار جوانی» شروع شد. رفته رفته نقش‌های تقریباً کوتاهی در سریال‌های معمولی و مخصوصاً اپیزودی زیادی ایفا کرد. کار بازیگری زهره فکورصبور تا اواخر سال‌های دهه 80 ادامه داشت تا بازی نقش‌های بلندی در سریال‌های کارآگاهان و مخصوصاً دلنوازان بسیار موجب شهرتش شدند.

در چند فیلم سینمایی نقش‌های اول و اصلی را بازی کرد و بعد از یکی دو سال غیبت دوباره با بازی در سریال «دردسرهای عظیم» برگشت. «آژانس دوستی»، «یکی بود یکی نبود»، «همسفر»، «مسافری از هند»، «کمکم کن»، «ریحانه»، «نرگس»، «از نفس افتاده»، «روزهای زیبا»، «پنچری» و آخرین بار هم در قاب تلویزیون با «دنگ و فنگ روزگار» دیده شد. 

خبر درگذشتِ او امروز از رسانه‌ها مورد تأیید قرار گرفت؛ در حالی است که این روزها در سریال «بی‌همگان» بهرنگ توفیقی ایفای نقش می‌کرد. سریالی که برای شبکه سه سیما فیلمبرداری می‌شود و بنابر پیگیری‌های انجام شده او در این مجموعه تلویزیونی نقشی متفاوت را داشت و حدود دو ماه سر صحنه این سریال حضور پیدا می‌کرد. هنوز مشخص نیست چقدر از بازی او در این سریال باقی‌مانده بود و کاراکترش چه سرانجامی پیدا خواهد کرد.

زهره فکور صبور درگذشت

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سینما بازیگران سینما و تلویزیون رسانه ملی سینمای ایران سینما بازیگران سینما و تلویزیون رسانه ملی سینمای ایران سینما و تلویزیون زهره فکورصبور خارج از کشور گروه بازی هیچ وقت بازی ها نقش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۹۲۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟

فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهرو‌ها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.

به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار می‌دهد. مردم نیز وسوسه می‌شوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک می‌کند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی می‌کند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را می‌داند.

زمان داوری می‌کند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق می‌دهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانه‌ای که به دریا می‌ریزند به سمت فراموشی می‌شتابند وجود ندارد.

تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری می‌کند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.

تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزار‌های حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمی‌کند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت می‌شود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سال‌هایی که پیروزی‌های نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشور‌های اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش می‌کرد را فراموش نمی‌کند.

تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمی‌کند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زما‌مدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.

تاریخ "ژو انلای" از مهم‌ترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاست‌های میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.

بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی می‌کند. دادگاه‌های امریکا  با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر می‌کند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهم‌تر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.

چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلید‌های کارخانه جهانی را در دست دارد و می‌خواهد در رتبه بندی قدرت‌های بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.

جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرز‌های آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.

سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه می‌کند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکایی‌ها انتقال دهد. گفتگو‌های ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون"  رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چاره‌ای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.

بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجله‌ای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمی‌خواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیق‌تر می‌سازد.

در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاه‌های آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشک‌هایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمی‌کند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار می‌کند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.

بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر می‌کند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد،  اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایده‌های واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنی‌ها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.

موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن می‌تواند دریچه‌ای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی می‌شود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.

آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولت‌های پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.

اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقش‌های کشورهایی، چون  ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و ​​رفع بدبختی زندگی در چادر‌ها را می‌دهد. آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم می‌گویم که موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.

دیگر خبرها

  • انتقاد رضا درویش از امید عالیشاه؛ بازیکن باتجربه نباید این چنین کند!
  • یاد مرحوم هادی نوروزی در بازی پرسپولیس - سپاهان زنده شد +فیلم
  • عکس| تبریک عجیب و غریب بهرنگ علوی در روز معلم
  • انتقاد غافلگیرکننده توخل از فوق ستاره بایرن!
  • برای زهره حممیدی دعا کنید
  • آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
  • انتقاد شدید پیشکسوت استقلال از تغییر نام این باشگاه
  • انتقاد از سریال «حشاشین» به رسانه‌های عرب‌ زبان رسید
  • انتقاد تند حمید درخشان از اوسمار ویرا
  • یک بار دیگر پادشاهی ایران در فوتسال آسیا به همگان اثبات شد